دریغ، اگر از این مهمانى، تهیدستبر گردیم! دمسازى با فرشتگان رحمت از یک سو، همنوایى با بینوایان و مساکیناز سوى دیگر و یادآورى عطش و گرسنگى روز رستاخیز از دیگر سو، بهرمضان و روزه، مایه «ذکر» مىبخشد و در سایه این «یاد»، روزه دار ازغفلت مىرهد.
«رمضان»، بهار معنویت و عرفان و موسم بازگشتبه سرشت پاک وفطرت خدایى و پر گشودن در فضاى نیایش و عبودیت و شکوفایى گلرحمت در بوستان جان است. روزه، آزمون سراسرى «اخلاص» بندگان است.
گاهى وارد کردن یک «شوک»، انسان را تکان مىدهد و حس و حرکتىجدید، پدید مىآورد.
وقتى روزه مىگیرى، «گرسنگى» را لمس و حس مىکنى. نه آن گرسنگى که هر روز، وقت ظهر و شام، به تو دست مىدهد و چندلحظه بعد، سر سفره یا کنار میز غذا مىنشینى و خود را سیر مىکنى، بلکه چشیدن ساعت هاى مدید گرسنگى و اینکه مجبورى تحمل کنى و نمىتوانى خواسته دل و اشتهاى درونت را فورى پاسخ دهى. محروم نیستى، ولى محرومیت مىکشى.
اما کسانى هم هستند که مدام در محرومیت اند و از غذایى چرب و گرم،بىنصیب! آیا در روزهاى رمضان، به یاد رنج پیوسته آنان مىافتى؟ یا آنکههنگام سحر، آن قدر ذخیره سازى مىکنى که تا غروب، گرسنه نشوى وسطرى از رنجنامه «بینوایان» را نخوانى؟!
اگر روزهات نتواند «حس همدردى» تو را بیدار کند و تو را به یاد فقرایىبیندازد که سفرهشان خالى و جیبشان تهى است، پس چه امساک و صوم و رمضانى؟...
آیا شده است که روزى جمعى را براى «افطار» سر سفرهات بنشانى کهبینوا و تهیدستاند، نه فقط آنان که وضعشان خوب است و اگر به خانه توهم نیایند، افطار خانه خودشان رو به راه است؟
یک چشم بگردان، میان فامیل، دوستان، همسایگان، همنوعان، آیاچنین کسانى را مىشناسى که دعوت کنى و سر سفره کرم و بزرگوارىخودت بنشانى و از سیر کردن شکمهاى گرسنه، لذت ببرى؟ براى اهل دل، «غذا دادن» بیش از «غذا خوردن» لذت بخش است.
منبع : گامی در مسیر ، جواد محدثی
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ادبی ، ،
برچسبها: